بسیاری از افراد برای توصیف خود، فهرستی از صفات و فعالیتهای فیزیکی خود را بیان میکنند مثلا “من یوگا کار میکنم” یا “مشاور حقوقی هستم”. اما عده ای نیز وجود دارند که به گفته دانشمندان، دارای شخصیت معنوی هستند، آنها برای توصیف خود از چنین جملاتی استفاده میکنند “من درستکار هستم” یا “من آدم با ملاحظه ای هستم”.
بنابر تحقیقاتی که در گذشته انجام شده، افرادی که خود را درستکار و بخشنده توصیف میکنند، بیش از دیگران در کارهای داوطلبانه و فعالیتهای عام المنفعه شرکت میکنند.
اما معمولا در زندگی، مرز میان خیر و شر نامشخص و غیرقابل تشخیص میشود، به خصوص زمانی که پای تقلب در امتحان یا در محل کار پیش بیاید. برای مثال، ممکن است کسی تقلب در امتحان را چنین توجیه کند که با قبول شدن در این امتحان میتواند به رویای پزشک شدن خود و خدمت به مردم، جامه عمل بپوشاند.
در یک تحقیق که به تازگی انجام شده و جزئیات آن در شماره نوامبر نشریه روانشناسی کاربردی منتشر شده است، محققین متوجه شدند زمانی که مرز میان نیکی و بدی در نظر افرادی که خود را دارای استانداردهای بالای اخلاقی میدانند، محو و مبهم شود، این نیکوکاران میتوانند به بدترین نوع متقلبین تبدیل شوند.
به گفته اسکات رینولدز (Scott Reynolds) محقق ” ما به این قاعده کلی دست یافتیم که اشخاص دارای شخصیت قدرتمند اخلاقی و معنوی در زمان تصمیم گیریهای اخلاقی، خیر و شر بودن مسیر خود را انتخاب میکنند و سپس این شخصیت اخلاقی آنها را وادار میکند که این مسیر را تا حد نهایی دنبال کنند. بنابراین، منطقی به نظر میرسد که این قاعده در شرح چگونگی پیدایش بزرگترین قدیسین و ناپاکترین ریاکاران بسیار راه گشا باشد.”
چرا تقلب؟ چرا نه؟چگونه میشود که شخصی خود را متقلبی درستکار بداند؟ به گفته محققین “شخص اخلاق گرا” میتواند تقلب را با توجیه کردن آن به عنوان کاری که عاقبت خیر دارد، بدون اشکال بداند.
به گفته رینولدز: “اگر در امتحان تقلب کنم، وارد دانشگاه شده و میتوانم پزشکی بخوانم. به تمام کسانی که میتوانم پس از پزشک شدن در خدمتشان باشم، فکر کن..” یک فضای رقابتی، چه دانشگاه باشد یا محیط کار و تجارت، میتواند انگیزه ای برای رفتارهای فریبکارانه باشد.
به گفته دانیل کروگر (Daniel Kruger) روانشناس تکاملی از دانشگاه میشیگان که در تحقیق مذکور حضور نداشته است، در اینباره میگوید:” برای جلو افتادن در محیطی رقابتی و جایی که برای پیروزی و جلو بودن از دیگران پاداشی وجود دارد، یکی از روشهای موفقیت تقلب است. ظاهرا در جامعه ما امید و اشتیاق فزاینده ای برای “بهترین بودن” وجود دارد.”
کروگر می افزاید :” حتی اگر شخص رفتار غیر اخلاقی خود را توجیه نکند باز هم، تقلب میتواند مقدار بسیاری در زمان و انرژی شخص صرفه جویی کرده و سوء استفاده از تجربه و دانش افراد ماهر به شمار میرود. اما در صورت آشکار شدن میتواند نتیجه فاجعه آمیز داشته باشد.”
“تعجبی ندارد که بسیاری از مثالهای تقلب افراطی و شدید- مثلا پاره کردن و برداشتن صفحات تحقیقی و علمی مهم از کتابهای مرجع کتابخانه به منظور عدم دسترسی دیگران به آن اطلاعات- در محیطهای به شدت رقابتی، برای مثال دانشکده حقوق- رخ میدهد.”
تارا سرانیک (Tara Ceranic) همکار رینولدز در دانشگاه واشنگتن، یک نظرخواهی از حدود ۲۳۰ دانشجوی کالج در میانگین سنی ۲۱ سال که در کلاسهای سطح بالا نام نویسی کرده بودند، انجام داد. او با این نظرخواهی با ۱۲ پرسش درباره بعضی خصوصیات مشخص مانند بخشندگی، تمایل به کار و کوشش، صداقت و شفقت، و اینکه آیا اموری چون السه، کتاب، فعالیتها و دوستان ربطی به شخصیت اخلاقی و معنوی دارند یا خیر، به سنجش معیارهای شخصیت اخلاقی پرداخت.
همچنین از این دانشجویان سوال شد که آیا آنها از ۱۳ روش تقلب از جمله استفاده از یادداشتهای ریز، رونویسی از پاسخهای دیگران و یا ارایه دادن کاری که اصلا توسط شخص دیگری انجام شده باشد، استفاده کرده اند یا خیر.
رویهم رفته، تقلب امری بسیار شایع بود.
• بیش از ۹۰ درصد از افراد حداقل به یک روش از ۱۳ روش ارایه شده، تقلب کرده بودند.
• بیش از ۵۵ درصد اعلام کردند که در زمان اشتباه معلم که به نفع ایشان بوده، سکوت کرده اند.
• حدود ۵۰ درصد، اعلام کردند که در انجام تکالیف یک دانشجو بدون اجازه با وی همکاری کرده اند.
• نزدیک ۴۲ درصد نیز به رونویسی از روی شخص دیگر اعتراف کرده بودند.
احتمال تقلب در دانشجویانی که به اهمیت شخصیت اخلاقی بیش از دیگران امتیاز داده و تقلب را از نظر اخلاقی نادرست دانسته اند، از همه کمتر است. برعکس، کسانی که بیش از همه تقلب میکنند، دانشجویان “اخلاق گرایی” هستند که تقلب را در موقعیتهای خاص بی اشکال دانسته اند.
این محققین پس از نظر خواهی از ۲۹۰ مدیر اجرایی به نتایج مشابهی دست یافتند. از این مدیران پرسیده شد که آیا حداقل به یکی از رفتارهای ممنوع محل کار-از جمله استفاده شخصی از خدمات اداری، دست بردن در صورتحسابها و انجام دادن کار در زمانی بیشتر از حد لازم- دست زده اند؟ در اینجا هم، مدیرانی که بیش از همه به اهمیت اخلاقیات رای داده و برای رفتارهای نادرست ود توجیهی داشتند، بیش از دیگران به رفتارهای ممنوعه دست میزدند.
به گفته رینولدز :” هنگامی که افراد ود را دارای شخصیت اخلاقی قدرتمند و وارسته ای میدانند، رفتارهایشان افراطی میشود.”
نکته مهماگر شما مدیر یا مسئول کارگزینی شرک یا اداره خود هستید، نباید تصور کنید کسی که در مصاحبه خود را “صادق” معرفی میکند، نمیتواند در مواردی کمی غیر صادقانه عمل کند.
رینولدز میگوید:” اگر بتوانید افرادی را که دارای شخصیت اخلاقی محکم هستند استخدام کرده و سپس آنها را با روشهای صحیح آموزش داده و برایشان روشن کنید که انتظارات شما از یک فرد مثلا صادق چیست، سپس با بهترین رفتاری که یک کارمند میتواند داشته باشد، روبرو خواهید شد.”
msnbc.msn.com
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر